منتشر شده در فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش های ادبی قرآنی

نویسندگان

قاسم مختاری* 1؛ ابراهیم ابراهیمی2
1دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه اراک
2استادیار گروه الهیات دانشگاه اراک
چکیده
 بینامتنیت (intertextuality) از جمله گرایش‌های نقد جدید می‌باشد که به ارتباط و تعامل بین متون می‌پردازد؛ بر اساس این نظریه، هیچ متنی خودبسنده نیست و آثار ادبی در تعامل با یکدیگر می‌باشند. بر طبق این نظریه، متون و گویندگان آن‌ها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه‌های ادبی و فکری یکدیگر بهره جسته‌اند. این نظریه در حوزه‌ی ادبیات ملل بازتاب و کارکردی غیرقابل انکار دارد؛ چرا که عرصه‌ی ادبیات، نقطه تلاقی افکار و اندیشه‌هاست و شاهکارهای ادبی هر ملتی پیوسته مورد تقلید و تأثر گویندگان و سرایندگان هر دوره است.
 متون دینی از جمله منابعی است که ادیبان مسلمان از آن بهره‌ی بسیار برده‌اند. قرآن کریم شاخص‌ترین و مهم‌ترین این متون می‌باشد که جنبه‌های ادبی و بلاغی آن در کنار مفاهیم و آموزه‌های اخلاقی آن موجب شده است تا جایگاه ویژه‌ای در میان ادیبان مسلمان بیابد. آنان همواره با سرچشمه‌‌ی زلال قرآن و مفاهیم والای آن مأنوس بوده‌اند و مضامین قرآنی را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در آثار خود بازتاب داده‌اند؛ از جمله‌ی آنان، شاعر متعهد و برجسته‌ی شیعی، دعبل خزاعی می‌باشد که شعر و زندگی خود را وقف دفاع از اهل بیت پیامبر (ص)، گسترش آرمان‌های تشیع و نشر فرهنگ قرآن و حدیث، با زبان شعر کرد.
 روابط بینامتنی قرآن کریم با اشعار دعبل به گونه‌ای زیبا و هماهنگ صورت پذیرفته است. این شاعر شهیر شیعه از آیات قرآن و احادیث شریف نبوی در اشعارش بهره‌ی فراوانی برده و ژرفای این تأثیرپذیری لفظی و معنوی در اشعارش کاملاً نمایان است. در واقع شاعر، زبان شعریش را با زبان آراسته‌ی قرآن و أحادیث زینت داده است. شکل بینامتنی اشعار دعبل با قرآن و أحادیث، از نوع بینامتنی مستقیم یا آشکار و روابط میان آن بیش‌تر از نوع نفی جزئی (اجترار) و گاه نفی متوازی (امتصاص) می‌باشد.
 این جستار به بررسی شعر دعبل خزاعی از منظر روابط بینامتنی می‌پردازد و پس از ارزیابی اشعار وی بر اساس اصول و قواعد این نظریه، بر آن است تا تأثیرپذیری وی از آیات و روایات را تبیین کند.
کلیدواژه ها
قرآن؛ حدیث؛ بینامتنی؛ دعبل خزاعی