منتشر شده در فصلنامه پژوهش های ادبی قرآنی دانشگاه اراک نویسندگان |
|
قاسم مختاری* 1؛ سحر محبّی2 | |
1دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه اراک | |
2کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه اراک | |
چکیده | |
بینامتنی نظریهای است که به بررسی روابط بین متونی پرداخته و موجب آفرینش متن جدید میشود. بر اساس این نظریه، متون و گویندگان آنها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمههای ادبی و فکری یکدیگر بهره جستهاند. متون دینی از جمله منابعی است که شاعران فارسی و عربی از آن بهرة فراوان بردهاند. در ادبیات فارسی و عربی، تأثیر قرآن و نهج البلاغه بر احساس و آثار شاعران به روشنی دیده میشود. از جمله شاعرانی که تحت تأثیر این منابع برجستة دینی قرار گرفتهاند، خیام نیشابوری و ابوالعلاء معرّی میباشند. این دو شاعر در سرودههایشان با تأثر از قرآن کریم و نهج البلاغه، گاه واژگان را در متن شعری خود وارد ساخته و گاه با الهام از مفاهیم و آموزههای آنها، محتوا و مضامین متعالی آنها را در قصیدههای خود تداعی ساختهاند؛ از این رو به نظر میرسد که نوع روابط بینامتنی اشعار این دو سراینده برجستهی ادبیات فارسی و عربی با قرآن کریم و نهجالبلاغه، بیشتر از نوع نفی متوازی(امتصاص) و گاه نفی جزئی(اجترار) باشد. در این جستار برآنیم تا گزیدهای از اشعار شاعران یاد شده را از منظر روابط بینامتنی مورد بررسی قرار داده و پس از ارزیابی اشعار آنان بر اساس اصول و قواعد این نظریه، تأثیرپذیری آنان از آیات و روایات را تبیین کنیم. |
|
کلیدواژه ها | |
قرآن کریم؛ نهج البلاغه؛ بینامتنی؛ خیام؛ ابوالعلاء |
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 15:39 توسط دكتر قاسم مختاري
|